معرفی و اطلاع رسانی در مورد رکوردها

طبقه بندی موضوعی

۲۴ مطلب در مرداد ۱۴۰۴ ثبت شده است

دکتر حجت بقایی: ایران طلایی زیر سایه‌های تاراج بیگانگان


نشریه الکترونیکی رکوردینگ// در جلسه ای دوستانه که جمعی از سیاستهای اروپاییان صحبت می کردند و به دفاع از سیاستهای پولی آنها پرداختند، و توان اقتصادی و پیشرفت اروپاییان را تمجید می کردند، شخصی که آرام داشت گوش می داد، از جمع اجازه خواست او هم صحبتی کند، و من مطالبی شنیدم که شاید بارها دیده بودم ولی نمی دانم چرا تا حالا روی آنها دقیق نشده بودم.  اخبار مدیریت- دکتر حجت بقایی؛  همیشه بر این باور است که تاریخ ایران، سرشار از افتخار و جایگاهی استثنایی در میان تمدن‌های بزرگ جهان دارد. 
به گزارش خبرنگار ما،وقتی دکتر حجت بقایی؛ مشاور تحقیق و توسعه، به تاریخ اروپا نگاه می‌کند، به وضوح رد پای ایران را در تحولات و پیشرفت‌های این قاره می‌بیند. او می‌گوید کشورهایی مانند اسپانیا، پرتغال و هلند سال‌هاست که از ثروت‌های بی‌کران ایران بهره برده‌اند، به گونه‌ای که می‌توان گفت ایران طلایی در زیر سایه‌های تاراج قرار گرفته است.
دکتر بقایی به یاد می‌آورد که در طول قرون متمادی، سرزمین ایران بارها مورد دستبرد و چپاول قرار گرفته است. کشورهای اروپایی با تکیه بر قدرت نظامی و اقتصادی، منابع ارزشمند ایران را غارت کردند، در حالی که مدیران و سیاست‌مداران ایرانی گاه نتوانستند از این گنجینه‌ها به نفع مردم و پیشرفت کشور بهره ببرند. دکتر بقایی تاکید می‌کند که حتی کشورهایی مثل مجارستان که ریشه‌های قومی‌شان به خون هون‌ها و ترک‌ها بازمی‌گردد، اگر ایران نبود، اصلاً وجود نداشتند.
او با حسرت می‌گوید آلمان که امروز به نژاد خود می‌نازد، باید بداند که اجدادش روزگاری زیر سایه و گسترش سرزمین‌های ایرانی بودند. همچنین دکتر بقایی اشاره می‌کند که انگلیس، تمام شکوه و قدرتش را مدیون روابط و منابعی است که از ایران و هند به دست آورده است. فرانسه نیز با هوشیاری اما مکارانه، از انگلیس آموخت چگونه پشت دوستی‌ها خیانت کند و به قدرت برسد.
برای دکتر بقایی، این تاریخ کهنه درس‌های بسیار مهمی برای نسل امروز ایران دارد. او باور دارد که هنوز در این قرن، کشورهایی مانع پیشرفت و آرامش ایران می‌شوند. ایران سرزمینی است پر از منابع طبیعی و استعدادهای بی‌کران، اما متأسفانه مدیران آن گاه چشمان خود را می‌بندند و اجازه نمی‌دهند مردم از این ثروت‌ها بهره‌مند شوند. دکتر بقایی هشدار می‌دهد که در مقابل، دنیا بیدار است و طمع در نگاه‌های قدرت‌طلبان همچنان شعله‌ور باقی مانده است.
اما دکتر بقایی امیدوار است؛ ایران زخمی است، اما هنوز ایستاده است. مثل خورشیدی که آرام می‌تابد و می‌داند دیر یا زود بیدار خواهد شد. او به اطمینان می‌گوید دیگر هیچ دست غریبه و طمع‌کاری اجازه نخواهد داشت به جان این سرزمین بیفتد. چرا که ریشه‌های ایران عمیق‌تر و قلبش بزرگ‌تر از همه ظلم‌هاست.
دکتر بقایی پیام مهمی برای مردم ایران دارد: آن‌ها باید بدانند که تاریخشان پرافتخار و آینده‌شان روشن است. نباید اجازه دهند سایه تاراج و طمع بر سرشان سنگینی کند. دکتر بقایی از همه می‌خواهد بیدار شوند، قدر خود را بدانند و با همت و هوشیاری، فردایی درخشان بسازند که شایسته این خاک است.

×سرویس اقتصادو توسعه_ گروه خبری، تحلیلی اخبار مدیریت
+روزنوشتهای مشاور تحقیق و توسعه

#ایران
#تاریخ_ایران
#مشاور_تحقیق_و_توسعه 
#اروپا
#اسپانیا
#هلند
#پرتغال
#انگلیس
#فرانسه
#مجارستان
#بوسنی_و_هرز_گوین
#دکتر_حجت_بقایی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ مرداد ۰۴ ، ۱۲:۱۷
دبیر خبر

نشریه الکترونیکی رکوردینگ// دکتر حجت بقایی با نگاه عمیق و پرانرژی‌اش، از روزهای کم‌کاری در حوزه تحقیق و توسعه سخن می‌گوید. او اعتراف می‌کند که گاهی شرایط و مشغله‌های زندگی، زمان و انرژی لازم برای مطالعه و پژوهش را محدود کرده بود، اما اکنون با انگیزه‌ای تازه و ذهنی پُر از ایده‌های نو، بازگشت خود را به دنیای تحقیق اعلام می‌کند.
به گفته‌ی دکتر بقایی، فاصله گرفتن کوتاه‌مدت از پژوهش نه تنها باعث تحلیل رفتن توانایی‌ها نمی‌شود، بلکه فرصتی برای بازنگری و یافتن مسیرهای نو در پژوهش فراهم می‌آورد. او تاکید می‌کند که در این مسیر، بازگشت به اصول اولیه تحقیق، مرور مجدد منابع و به‌روزرسانی دانش فنی، گام‌های اولیه و حیاتی هستند.
از نگاه او، کلید اصلی فعال ماندن در حوزه تحقیق و توسعه، داشتن یک برنامه منظم و پایبندی به آن است. دکتر بقایی بر اهمیت ایجاد عادات مطالعه روزانه و تعامل مستمر با جامعه علمی تاکید دارد. او می‌گوید: «پژوهش، یک فرآیند زنده و پویاست که نیازمند تکرار و استمرار است؛ هر بار که شروع می‌کنید، یک فرصت تازه برای خلق دانش جدید است.»
در ادامه، دکتر بقایی به اهمیت همفکری با همکاران و بهره‌گیری از شبکه‌های ارتباطی علمی اشاره می‌کند. او معتقد است که محیط‌های همکاری و جلسات گروهی، علاوه بر ایجاد انگیزه، به توسعه ایده‌ها و دستیابی به راهکارهای نو کمک فراوان می‌کنند.
او در پایان صحبت‌هایش، به همه پژوهشگرانی که مدتی از فعالیت فاصله گرفته‌اند، توصیه می‌کند که هیچ‌گاه برای شروع دوباره دیر نیست. فقط کافی است که اراده کنند، برنامه‌ریزی دقیق داشته باشند و با اشتیاق و پشتکار به مسیر بازگردند.

روزنوشتهای مشاور تحقیق و توسعه

#مشاور_تحقیق_و_توسعه
#دکتر_حجت_بقایی  
#پژوهشگر 
#محقق
#نویسنده
#فیلمنامه_نویس

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مرداد ۰۴ ، ۱۴:۲۳
دبیر خبر

نشریه الکتردنیکی رکوردینگ// ترانه «اگه یوهویی نبود» سروده دکتر حجت بقایی برای سکانس عاشقانه سریال «از یاد رفته» منتشر شد:
-----------

ترانه: "اگه یوهویی نبود..."

 

اگه یوهویی نبود
چی می‌گفتی؟
منتظر جواب بودم
چی می‌شنیدی؟
نگاه تو پر از خنده بود
جواب تو بازی بود
چیه؟ منتظر جوابی؟

رفتی وسط قصه
یه سوال ساده پرسیدی
یه لحظه دلم زد توی سرم
چشمام دنبال لبخندت بود
جواب تو مثل برق زد
مثل یه شوخی شیرین
گفتی: 
«چیه؟ منتظر جوابی؟» 
و من موندم بی‌زبان!

اگه یوهویی نبود
چی می‌گفتی؟
منتظر جواب بودم
چی می‌شنیدی؟
نگاه تو پر از خنده بود
جواب تو بازی بود
چیه؟ منتظر جوابی؟

حالا با نگاهت
همه چیز روشنه
تو یه معما
من دنبال رمز و راز
می‌خندی و من عاشق‌تر می‌شم
قصه ما تازه شروع ماجراست!

اگه یوهویی نبود
چی می‌گفتی؟
منتظر جواب بودم
چی می‌شنیدی؟
نگاه تو پر از خنده بود
جواب تو بازی بود
چیه؟ منتظر جوابی؟

+روزنوشتهای دکتر حجت بقایی


انتشار ترانه «اگه یوهویی نبود» سروده دکتر حجت بقایی برای سریال «از یاد رفته»


سرویس ادب و هنر// ترانه جدید «اگه یوهویی نبود» سروده دکتر حجت بقایی، به تازگی برای یکی از صحنه‌های عاشقانه سریال «از یاد رفته» منتشر شده است. این ترانه که با زبان ساده و لحنی دلنشین نوشته شده، توانسته فضای احساسی و بازیگوشانه میان دو شخصیت اصلی سریال را به خوبی منتقل کند.
در این ترانه، ترانه سرا با تکرار سوال «اگه یوهویی نبود، چی می‌گفتی؟» حس انتظار و کنجکاوی عاشق را به تصویر می‌کشد و با پاسخ‌های بازیگوشانه معشوق، لحنی طبیعی و صمیمی به قصه می‌بخشد. مخاطبان و منتقدان، اجرای این ترانه را به عنوان یک ترانه عاشقانه ارزیابی کرده‌اند که به جذابیت و گیرایی داستان افزوده است.
دکتر حجت بقایی با خلق این اثر توانسته همکاری موفقی بین شعر، موسیقی و تصویر رقم بزند و قطعه‌ای عاشقانه و تاثیرگذار ارائه دهد که مورد توجه گسترده کاربران شبکه‌های اجتماعی نیز قرار گرفته است.
ترانه «اگه یوهویی نبود» نمونه‌ای از همخوانی حرفه‌ای بین محتوای سریال و فضای موسیقایی آن است و به عنوان یکی از لحظات به‌یادماندنی سریال «از یاد رفته» ماندگار می‌شود.
+سرویس ادب و هنر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ مرداد ۰۴ ، ۰۲:۵۱
دبیر خبر

شعر: مذاکره یعنی نفوذ

(دکتر حجت بقایی؛ مشاور تحقیق و توسعه)

مذاکره یعنی نفوذ
در دلِ دژهایِ ما
در حصارِ باور و بنیادِ اندیشه‌ها.
ابرقدرت
با لبخندِ دیپلماتیک می‌آید
اما 
چشم در جیبِ خاکِ ما دوخته‌است.
استعمارگر
با نقشه‌ای نو
بی‌زنجیر
بی‌تفنگ
اما با زبانی که زهرش پنهان است
به میدان می‌آید.
استثمارگر
نه به خون
بلکه 
به نفت و معدن و بازار 
می‌اندیشد
با ارقام
با قرارداد
با واژه‌های قانونیِ مبهم
با لباسی از صلح
و خنجری در آستین.
دشمن
با هزاران تحلیل‌گر می‌آید
با جدول‌ها
داده‌ها
با مأموران بی‌نام و نشان
که ضعف‌ها را 
شناسایی کنند
تا روزی در بحران
پاشنه‌ی آشیل‌مان را بفشارند.
رقیب
با لبخندِ شراکت
زیرساخت‌هامان را 
می‌خواند
تا جایی که 
ما وابسته شویم
و او
بی‌نیاز از ما بماند.
اگر دوست بودند
مذاکره برای چیست؟
دوست
دل را می‌فهمد
گفت‌وگو نمی‌خواهد 
برای مهر ورزیدن.
اما اینان
با ژست‌های مهربان
به‌دنبالِ نفوذند
نه تفاهم.
ما
درونمان را باید بسازیم.
دردِ داخلی
دوای بیرونی ندارد.
اگر ما نسازیم
آنان که ویرانگرند
چگونه خواهند ساخت؟
مذاکره
یعنی: در را بگشای
بگذار بیایند
ببینند
بدانند که چه داریم
و از کجا باید بزنند.
مذاکره
یعنی: 
اجازه دهیم
رازها
راه‌ها
ضعف‌ها
در پرونده‌ی دشمن 
ثبت شود.
مذاکره
اگر با چشمِ باز نباشد
تسلیم است
سرسپردگی‌ست
در لفافِ گفتگو.
مگر می‌شود 
با کسی که
تحریم می‌کند
ترور می‌کند
دشمنان‌مان را مسلح می‌کند
و دوستان‌مان را تهدید
بر سر صلح نشست؟
مگر می‌شود 
به کسی اعتماد کرد
که به نامِ حقوق بشر
ملتی را 
در گرسنگی می‌فشارد؟
نه!
گفت‌وگو
وقتی معنا دارد
که پشت‌مان گرم باشد
به تولید
به اتحاد
به استقلال
ما اگر قوی شویم
مذاکره هم تغییر خواهد کرد.
نه التماس
بلکه چانه‌زنیِ عزتمند.
پس ای جوان
ای بیدار!
به سازندگی بیاندیش
به خودباوری
که هیچ دشمنی
برای ما 
نسخه‌ی نجات نمی‌پیچد.

+روزنوشتهای مشاورتحقیق و توسعه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ مرداد ۰۴ ، ۰۸:۱۶
دبیر خبر

از پادگان تا سفره: مستندی که آشپزی سربازی را به صنعتی نو تبدیل می‌کند

سرویس اقتصاد و هنر// در گفتگو با خبرنگار اقتصادی، دکتر حجت بقایی توضیح داد: «مجموعه مستند «آشپزی سربازی» که توسط اینجانب نوشته شده، پروژه‌ای بسیار ارزشمند و نوآورانه است که به بررسی یکی از جنبه‌های کمتر دیده شده زندگی سربازی می‌پردازد؛ یعنی تغذیه و آشپزی در محیط‌های نظامی.»
خبرنگار پرسید: «این موضوع در نگاه اول شاید ساده به نظر برسد، اما چالش‌های ویژه‌ای در این زمینه وجود دارد؟»
دکتر بقایی پاسخ داد: «دقیقاً، محدودیت‌های منابع، زمان و شرایط سخت محیطی، سربازان را با مشکلات متعددی مواجه کرده است. مستند به خوبی نشان می‌دهد که چگونه خلاقیت و ابتکار سربازان توانسته کیفیت تغذیه را با وجود این محدودیت‌ها بهبود بخشد و تاثیر مثبتی بر سلامت جسمی و روانی آنها بگذارد.»
خبرنگار گفت: «ابعاد فرهنگی و اجتماعی این موضوع چقدر مورد توجه قرار گرفته؟»
دکتر بقایی ادامه داد: «این مجموعه به آن بخش هم پرداخته و نشان می‌دهد که تغذیه مناسب در ارتش فقط نیاز جسمی نیست، بلکه عامل کلیدی در حفظ انگیزه، افزایش همبستگی و ارتقای بهره‌وری است.»
وی افزود: «تیم تحقیقاتی ما شامل پژوهشگرانی همچون دکتر علی حسین پور، امید رقابتی، حاج سلمان مهدوی، خلیل پیرپور، فرهاد شهسواری، علی کشاورز ، رضا کبیری و سعید غفاری است که داده‌های میدانی و علمی جمع‌آوری کرده‌اند تا نشان دهند چگونه بهبودهای ساده در آشپزی می‌تواند تاثیر قابل توجهی داشته باشد.»
خبرنگار پرسید: «از نظر اقتصادی چه مزایایی دارد؟»
دکتر بقایی پاسخ داد: «این مستند به مدیران ارتش کمک می‌کند تا با مدیریت بهتر منابع غذایی و راهکارهای خلاقانه هزینه‌ها را کاهش و کیفیت زندگی سربازان را ارتقا دهند. به این ترتیب، «آشپزی سربازی» می‌تواند مدلی برای بهبود سیستم‌های تغذیه‌ای در سازمان‌های بزرگ باشد.»
در پایان، دکتر بقایی تاکید کرد: «ما آماده همکاری با شرکت‌ها، موسسات و علاقه‌مندان صنعت غذا و شیرینی هستیم تا با مشارکت هم پروژه‌های مرتبط را توسعه دهیم و راهکارهای نوآورانه‌ای ارائه کنیم.»
+سرویس هنر و اقتصاد

#آشپزی
#مجموعه_مستند
#مشاور_تحقیق_و_توسعه
#دکتر_علی_حسین_پور 
#علی_کشاورز
#سلمان_مهدوی
#سعید_غفاری
#فرهاد_شهسواری
#خلیل_پیرپور
#رضا_کبیری
#دکتر_بقایی
#امید_رقابتی
#دکتر_حجت_بقایی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ مرداد ۰۴ ، ۱۵:۱۹
دبیر خبر

واحدخبر کارگروه صلح و سازش، سرویس ادبیات و هنر// شعر «سه جانباز، سه عشق، سه قصه» نوشته دکتر حجت بقایی، یکی از آثار تأثیرگذار و پر احساس ادبی است که با زبانی ساده و در عین حال پر از رمز و معنا، سرگذشت سه جانباز را به تصویر می‌کشد. دکتر بقایی با تکیه بر تجربه‌های عینی و روایت‌های فراموش‌شده، مخاطب را به دل کوچه‌های تاریک و پیچیده جنگ و پس از جنگ می‌برد؛ جایی که عشق، فداکاری و تنهایی دست در دست هم داده‌اند.

دکتر بقایی در این شعر با تکرار نام جانبازان و تاکید بر روایت هر کدام از آن‌ها، تصویری زنده و ملموس از رنج و ایثار این افراد ارائه می‌دهد. شاعر با انتخاب سه شخصیت متفاوت، یکی موجی، یکی آیت‌اللهی با دکترای سیاست، و دیگری در یک سکوت ماندگار، نشان می‌دهد که جنگ تنها میدان نبرد فیزیکی نیست، بلکه جایی است که روح انسان نیز زخمی می‌شود و اغلب این زخمها پنهان می‌مانند.

یکی از نکات برجسته شعر دکتر بقایی، پرداختن به تنهایی جانبازان و سکوتی است که جامعه درباره آن‌ها به وجود آورده است. شاعر سوالی تلخ مطرح می‌کند: «چه شد که قهرمانان ما بی‌نام رفتند و بی‌نشان ماندند؟» این سوال بازتابی از نگرانی‌های اجتماعی و فرهنگی امروز است که ارزش‌های انسانی و فداکاری‌ها را به فراموشی سپرده است.

زبان شعر دکتر بقایی ساده و روان است اما سرشار از تصاویر شاعرانه و استعاره‌های عمیق است. استفاده از تصویر «دستانی که بوی جبهه می‌داد» و «صدای مین که هر شب می‌خوابید» به خوبی درد و رنج جانبازان را به مخاطب منتقل می‌کند. این شعر نه تنها روایتگر واقعیت‌های تلخ جنگ است بلکه در عین حال نمایانگر نوعی عشق بی‌دریغ به وطن و انسانیت است.

در نهایت، دکتر بقایی با شعری که هم سوگواری است و هم اعتراض، صدای کسانی می‌شود که صدایشان در هیاهوی روزگار گم شده است. «سه جانباز، سه عشق، سه قصه» اثری است که هر خواننده‌ای را به تفکر وادار می‌کند و یادآور می‌شود که احترام و شناخت از فداکاری‌ها نباید به فراموشی سپرده شود.

+سرویس ادبیات و هنر - ع. جلالی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ مرداد ۰۴ ، ۱۰:۲۶
دبیر خبر

آغاز تولید مجموعه گزارشی"مدیریت مثبت و اثرگذار" مجموعه‌ای نو در تحلیل و آموزش مدیریت با حضور دکتر حجت بقایی

🔷 تهران – گروه تحلیلی، آموزشی اخبار مدیریت

سری جدیدی از مجموعه‌های تحلیلی با عنوان: 
            "مدیریت مثبت و اثرگذار" 
با هدف معرفی و تحلیل الگوهای موفق مدیریتی در ایران و جهان، به زودی در قالب ۵۰ قسمت تولید و منتشر خواهد شد.
میهمان اصلی این مجموعه، دکتر حجت بقایی، مشاور تحقیق و توسعه از پژوهشگران حوزه مدیریت و توسعه سازمانی است که تجربیات جمعی از مدیران موفق، کارشناسان حوزه منابع انسانی، و اساتید دانشگاه، را در اختیار مخاطبین گرانقدر می گذارند.
🔹 محل برگزاری گفتگوها
این مجموعه در قالب میزگردهای تخصصی، در چندین موقعیت مکانی برگزار می‌شود که هر یک از آن‌ها نقشی کلیدی در غنای محتوایی پروژه دارد:

سالن میزگرد ماهان – مجتمع تجاری سبز در سبزه میدان رشت

استودیو رسانه نو در ساری

سالن کنفرانس کارآفرینان شریف در هشتگرد کرج

اتاق میزگرد ماتیسا در ماهدشت کرج

🔸 در هر قسمت از این برنامه، با حضور مدیران موفق در عرصه‌های گوناگون اقتصادی، آموزشی، شهری و فرهنگی، به بررسی تجربیات، چالش‌ها و راهکارهای آن‌ها پرداخته می‌شود. هدف اصلی این مجموعه، ترویج نگاه مثبت و سازنده به مدیریت است؛ مدیریتی که نه تنها به رشد سازمان، بلکه به توسعه پایدار و بهبود زیست اجتماعی منجر می‌شود.
📌 پلتفرم‌های انتشار
این مجموعه گزارش‌ها به صورت پیوسته از طریق رسانه‌های مختلف از جمله:

ایتا

بلاگفا

بلاگ‌اسکای

تیوال

ویرگول

منتشر خواهد شد تا دسترسی علاقه‌مندان به دانش مدیریت و تجربه‌های عینی مدیران، تسهیل شود.
🎯 هدف نهایی
ایجاد بستری برای معرفی چهره‌های الهام‌بخش مدیریتی، ثبت تجربیات ارزشمند آن‌ها و ترویج رویکردهای اثربخش در مدیریت منابع انسانی، رهبری تحول‌گرا، و توسعه سازمانی.
منتظر قسمت‌های بعدی این مجموعه باشید؛ مجموعه‌ای برای تمام آن‌هایی که به مدیریت مثبت و انسانی باور دارند.

+روزنوشتهای مشاور تحقیق و توسعه
#دکتر_حجت_بقایی
#مشاور_تحقیق_و_توسعه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مرداد ۰۴ ، ۱۰:۰۱
دبیر خبر

ما مشاور صنعتگر ایرانی هستیم

(شورای راهبردی کارآفرینان صنعت ایرانی)

ما
در کنارِ هم ایستاده‌ایم
در لابه‌لای خطوطِ قرارداد
و رویا
در صدای نرمِ چرخِ کارخانه
در نگاهِ پرشورِ جوانی
که فقط یک ایده دارد
و امیدی بی‌نام.
من دکتر حجت بقایی
مشاورِ تحقیق‌و توسعه ام،
واژه‌ها را
از دلِ داده‌ها بیرون می‌کشم
و کنارم
استادم دکتر علی حسین پور
که قانون را
نه در دفتر
که در نبضِ زندگی می‌فهمد.
ما
گوشه‌ی میدان نیستیم
خودِ میدان‌ایم
جایی‌که محصول
نام می‌گیرد
و فکر
لباسِ عمل می‌پوشد.
اینجا
مجتمعِ تجاری سبز رشت
خانه‌ی کسانی‌است
که آینده را
نه در وعده
که در طراحی و قرارداد
و مشورت
می‌سازند.
کسی می‌خواهد
سندی را امضا کند
کسی
روی صحنه
محصولی تازه معرفی کند
و همه
یک همراه می‌خواهند:
نه فقط مشاور
که همدل
که بفهمد
پیش از آنکه بگوید.
و ما
با دل‌های روشن
درخشش گیلان را
نه در شعار
که در مسیرِ روشنِ همکاری
می‌نویسیم.

-------
#دکتر_علی_حسین_پور
#دکتر_حجت_بقایی
#مشاور
#گیلان
#کارآفرین
#صنعتگر
#سبزه_میدان
#رشت
#مجتمع_تجاری_سبز
#شورای_راهبردی_کارآفرینان_صنعت_ایرانی
+روزنوشتهای مشاور تحقیق و توسعه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ مرداد ۰۴ ، ۰۸:۲۷
دبیر خبر

Poem: All My Sisters

(Dr. Hojjat Baqaee)

All my sisters are

that minister's wife

who, with wide-awake eyes

pulls out hope from files

and puts it in the pocket of the law

that street child

who swallows her entire childhood

with the smell of smoke and hawking

and still has a smile

that she can't seem to shake.

All my sisters are

the woman

who moves the whole world in the hypermarket

with the voice of "Next, please"

and still

thinks

about her boyfriend

whose math score has dropped.

And the woman

who sells flowers next to the red light

with a tired veil

and cheerful flowers

to gather her evening bread

from the heart of horns and trunks

.

They all have a place in my heart with the name of sister.

Even the taxi driver who sings her favorite song in the crazy morning traffic without caring if someone is frowning behind her. Or the pilot who ties the sky like a scarf to her long hair of experience and lands the plane with a final smile with maternal security. My sisters are women who walk under the relentless rain of judgment with boots of patience and umbrellas of dreams. I wish an earthquake... not from the ground, but from the hearts and shakes all the walls of incomprehension! I wish people could walk the streets without bad energies, without scars on their tongues, without racial and sexual slurs, and change history with a "good morning." Let us learn love
not with the rush of touch
nor with trembling lust
but with respect.
Let us learn to love
like a mother who kisses her child
not for herself
but for her childhood.
And may a day come
when a girl alone in the alley at dusk
feels like a sister
not a prey in the dark.
If I write a poem
about a woman
about a girl
about a mother
about a lady
about a sister
it is not because I am a poet
it is because I have not yet forgotten to be a human being.

----
Monday, August 3, 14th is International Sisters Day...
+Diary of a Research and Development Consultant

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ مرداد ۰۴ ، ۱۱:۵۳
دبیر خبر

Poema: Todas Mis Hermanas

(Dra. Hojjat Baghaei)

Todas mis hermanas son

esa esposa de ministro

que, con ojos bien abiertos,

saca la esperanza de los archivos

y la guarda en el bolsillo de la ley

esa niña de la calle

que se traga toda su infancia

con el olor a humo y a venta ambulante

y aún conserva una sonrisa

que parece no poder quitarse.

Todas mis hermanas son

la mujer

que mueve el mundo entero en el hipermercado

con la voz de "Siguiente, por favor"

y aún

piensa

en su novio

cuya nota de matemáticas ha bajado.

Y la mujer

que vende flores junto al semáforo en rojo

con un velo cansado

y alegres flores

para recoger el pan de la tarde

del corazón de cuernos y troncos

.

Todas ellas tienen un lugar en mi corazón con el nombre de hermana.

Incluso la taxista que canta su canción favorita en el tráfico matutino sin importarle si alguien frunce el ceño detrás de ella. O la piloto que ata el cielo como un pañuelo a su larga cabellera de experiencia y aterriza el avión con una sonrisa final y seguridad maternal. Mis hermanas son mujeres que caminan bajo la implacable lluvia del juicio con botas de paciencia y paraguas de sueños. ¡Ojalá un terremoto... no del suelo, sino del corazón, que sacuda todos los muros de la incomprensión! Ojalá la gente pudiera caminar por las calles sin malas energías, sin cicatrices en la lengua, sin insultos raciales ni sexuales, y cambiar la historia con un "buenos días". Aprendamos a amar
no con la emoción del tacto
ni con la lujuria temblorosa
sino con respeto.
Aprendamos a amar
como una madre que besa a su hijo
no por sí misma
sino por su infancia.
Y que llegue el día
en que una niña sola en el callejón al atardecer
se sienta como una hermana
y no como una presa en la oscuridad. Si escribo un poema
sobre una mujer
sobre una niña
sobre una madre
sobre una dama
sobre una hermana
no es porque sea poeta, es porque aún no he olvidado ser un ser humano.

----
El lunes 3 y 14 de agosto es el Día Internacional de las Hermanas...
+Diario de una consultora de investigación y desarrollo(sp)

همه خواهران من/
دکتر حجت بقایی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ مرداد ۰۴ ، ۱۱:۵۳
دبیر خبر